الگوهای روایت جنگ ایران و عراق از نگاه خانیکی و ظریفیان:
تا به امروز آنچه در مورد دفاع مقدس گفته یا نوشته یا تولید شده است یا به بیان «ملزومات جنگی، مختصات جغرافیایی و اطلاعات لجستیکی و نظامی» مربوط به طرفین درگیر در جنگ یعنی «ایران و عراق» بوده است (روایت جغرافیایی-نظامی) یا آنکه به دنبال تبیین و تشریح «خاطرات دوران دفاع مقدس» از زوایای مختلف هستند (روایت خاطرات و سیره شهدا). این در حالی است که نسل جدید تمایلی به شنیدن هیچ کدام از این دو نوع روایت ندارد. این دو نوع روایت، از کاربر لازم و کافی برای جامعه نظامی و سیاسی کشور نیز برخوردار نیست. شاید در گام دوم انقلاب گذشت بالغ بر ۳۵ سال از اتمام جنگ تحمیلی، زمان آن فرا رسیده باشد که با نگاهی انتقادی و گفتمانی (در مقابل نگاههای تائیدی، ایدئولوژیک و ارزشی، امنیتی، نگاه عاطفی و احساسی) به مسئله نگریسته شده و از پاره حقیقت گوییها فاصله گرفته شود. روایتهایی برای بیدار شدن، به جای قصههایی برای خوابیدن. دکتر خانیکی معتقد است که روایت؛ بازنمایی واقعیتهاست. با کنار هم قرار دادن اسناد نمیتوان روایتی باورپذیر به جامعه انتقال داد. روایت رسمی از جنگ بر روایت مدنی و فرهنگ در جامعه غلبه پیدا کرده است. روایت یک اتوبان یک طرفه نیست؛ باید برای دهان هر گوینده، یک گوش شنودهای هم وجود داشته باشد. نسل جدید؛ هویتی که بر مبنای رانت، تبعیض و امتیاز باشد را پس میزند. دکتر ظریفیان میگوید که روایت هشت سال جنگ تحمیلی؛ سرمایه ملی ماست. ارائه انبوه و غیرضروری این روایت در تمامی روزهای سال، مخاطب را دچار پس زدگی کرده است. به غلط این باور را در جامعه مطرح کردند کسانی که مدیریت صحنه جنگ را بر عهده داشتند، برای مدیریت بخشهای دیگر ارکان جامعه ذیحق هستند؛ این خود نوعی انحصارگرایی است. امروز فرمانده جنگ هم برخلاف واقعیت شب عملیات کربلای چهار صحبت میکند و آن را عملیات فریب مینامد، زیرا نگران است با پدیدار شدن خطاهای رخداده، بخش معنوی جنگ هم زیر سوال برود. مردم به رهبری امام خمینی در جنگ ایمان داشتند، بنابراین کمترین نقدی به جبهههای جنگ وارد نمیکردند. مسأله امروز نسل جدید زندگی است؛ برای جوانی که چشماندازی در آینده کشور ندارد، روایت جنگ بی ارزش است.
کد خبر: ۳۹۶۱۸۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۰۳